به گزارش مشرق، داشتن بصیرت از مهمترین مسائل در مواجهه با رویدادهای مختلف سیاسی و فتنههایی است که در جامعه رخ میدهد و در فتنه ۸۸ هم اگر بصیرت مردم ما نبود، مشخص نبود آشوبگران و دشمنان داخلی و خارجی کشور، انقلاب و اسلام چه اتفاقاتی را رقم میزدند.
در کنار بصیرت مردم، هدایت و رهنمودهای مدبرانه و پدرانه رهبر معظم انقلاب هم از مسائل مهمی بود که موجب شد مسیر غبارآلود فتنه برای مردم روشن شود. بر همین اساس و به مناسبت یومالله ۹ دی بیانات مقام معظم رهبری درباره اهمیت بصیرت در مواجهه با فتنهها و راههای تقویت آن، بازخوانی شده است.
«در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود.» ۸۸/۵/۵ «ایشان دید یک عدهای دچار شبهه شدهاند؛ خودش را رساند آنجا، سخنرانی کرد.» یکی از استدلالهایش این بود: «این پرچمی که شما در جبههی مقابل میبینید... زیر همین پرچم در مقابل پیغمبر ایستاده بودند... اینها بصیرت است.» ۸۸/۱۰/۱۹
فتنه ۸۸ یکی از حوادث انقلاب است که اهمیت بصیرت و شناخت صحنه را نشان داد. عدهای به جای پذیرش نتایج آرا، علیه مردمسالاری و انتخابات شورش کردند: «انتخاباتی انجام میگیرد، یک حرکت قانونی اتفاق میافتد، یک نتیجهای هم با خود به دنبال میآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند.» ۸۹/۱/۱ در این فتنه «اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور.» ۸۸/۹/۴ سپس «مردم را به خیابانها دعوت کردند... مأمنی درست میکنند برای آن کسی که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند.» ۸۸/۱۱/۱۳ «آتشسوزی هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، برای اینکه نتائج قانونی را برگردانند.» ۸۹/۱/۱ جرم فتنهگران بازی در نقشهی دشمن بود: «این کسانی که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچهی دشمن شود.» ۸۹/۱۰/۱۹ و «خیلیها در این حوادثی که در همین فتنهی سال ۸۸ اتّفاق افتاد لغزیدند؛ آدمهای بدی نبودند [امّا] لغزیدند بهخاطر کم بودن بصیرت.» ۹۴/۸/۲۰
بصیرت و گذر از فضای غبارآلود
«فتنه» ویژگیهایی دارد که تنها راه مقابله با آن «روشنگری و تبیین» است. اول خصوصیتِ حوادث فتنهگون این است که «فضا را فضای غبارآلود میکند. شعار طرفداری از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند.» ۸۸/۹/۲۲ «یک کلمهی حق را با یک کلمهی باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود.» ۸۸/۹/۲۲ علت آن است که «دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضای شفاف را برنمیتابند؛ فضای غبارآلود را میخواهند... فضای غبارآلود، همان فتنه است.» ۸۸/۱۰/۲۹ و در پی آن «شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است.» ۸۸/۶/۱۴ در این فضا هدف این است که «دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند.» ۸۸/۱۰/۲۹ و علاجِ فتنه «عبارت است از صراحت در تبیین حق... وقتی شما میبینید یک حرکتی به بهانهی انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل «دشمن» ی در این فضای غبارآلوده وارد میدان شد... اینجا باید مرز را روشن کنید.» ۸۸/۱۰/۲۹ اما در فتنه ۸۸، فتنهگران حاضر نشدند مرز خود را با دشمن مشخص کنند.
و سرانجام بعد از آن که ماهیت فتنهگران آشکار شد، حماسه نهم دی پدید آمد، «بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال ۸۸ به وسیلهی یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز ۹ دی توی خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند.» ۸۹/۷/۲۷
بصیرت، نورافکن است
بنابراین با بصیرتافزایی باید به جنگ فتنههارفت: «بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبلهنما و قطبنماست.» ۸۹/۸/۴ «بصیرت یعنی گم نکردن راه، اشتباه نکردن راه، دچار بیراههها و کجراههها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسهی خنّاسان و اشتباه نکردن کار و هدف.» ۹۰/۱۰/۱۹ «بصیرت این است که انسان بداند، حقایق را درک کند، جایگاه خودش را، جایگاه کشورش را، جایگاه ملّتش را، جایگاه منطق انقلاب را، جایگاه آن خطّ مستقیم و صراط مستقیمی که امام در کشور ترسیم کرد؛ جایگاه اینها را بداند؛ این، بصیرت است.» ۹۴/۹/۴ لذا بصیرت در زندگی فردی واجتماعی ضرورت دارد: «نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید کجا باید بروید.» ۹۲/۱۰/۱۹ «بیبصیرتها فریب میخورند. بیبصیرتها در جبههی باطل قرار میگیرند؛ بدون اینکه خود بدانند.» ۷۱/۴/۲۲ فقدان بصیرت خطراتی جدی به دنبال دارد: «اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یکوقت میبینید آتش توپخانهی تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان.» ۸۸/۵/۵ در نتیجه رویکرد و اقدام صحیح در فتنه، تلاش در جهت «کسبِ بصیرت و بصیرتافزایی» و «تبیینِ حقایق» است: «در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.» ۸۸/۷/۲ «بایستی گرهگشائی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گرههای ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد.» ۸۸/۶/۱۴
باید حق را شناخت ...
اما برای اینکه بتوانیم در زمینهی کسب بصیرت، موفق باشیم باید عوامل ایجاد بصیرت را در خودمان تقویت کنیم. اولین مسئله در این زمینه این است که بدانیم پایه و مبنای بصیرت، «داشتن نگاه توحیدی به جهان» است چراکه نگاه مادی ناقص و محدود است: «انسان با نگاه توحیدی به جهان طبیعت، یک بصیرتی پیدا میکند. فرق بین نگاه توحیدی و نگاه مادی در این است: با نگاه توحیدی، این جهان یک مجموعهی نظاممند است، یک مجموعهی قانونمدار است... این، پایهی اساسی معرفت و بصیرت است.» ۸۹/۸/۴ دومین عامل، «ایمان و تقوا» است: «آنچه که بصیرت و بینش انسان را در قضایای مختلف و در حوادث گوناگون و زیر غبار تبلیغات جنجالآمیز دشمنان، تضمین و حفظ میکند، دل مؤمن و پاک و نورانی است... دلی که از ایمان برخوردار است و منشأ تقوا در اندیشه و عمل است، با تبلیغات دشمنان گمراه نمیشود.» ۸۲/۶/۲۹
«اخلاص در عمل» از دیگر عواملی است که نور بصیرت به انسان میدهد: «هرچه مخلصانهتر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر میکند. «اَللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّور»؛ خدا ولیّ شماست. هرچه به خدا نزدیکتر شوید، بصیرت شما بیشتر خواهد شد و حقایق را بیشتر میبینید. نور که بود، انسان میتواند واقعیّات و حقایق را مشاهده کند. وقتی نور نباشد، انسان واقعیّات را هم نمیتواند ببیند.» ۸۹/۹/۴ نکتهی مهم اینکه «امیرالمؤمنین؟ ع؟ فرمود: «لا یعرف الحقّ بالرّجال»؛ با چهرهها نمیشود حق را تشخیص داد. یک چهرهی موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است؛ اما او نمیتواند شاخص حق باشد. گاهی چهرهی موجهی مثل بعضی از صحابهی پیغمبر راه را عوضی میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل. هر که از این راه رفت، حق است؛ هر که از راه حق نرفت، مردود است.» ۸۹/۸/۲
تدبر و کلان نگری راه تقویت بصیرت
اما علاوه بر تقویت عوامل عقیدتی و ایمانی، باید به الزامات فهم و تحلیل صحیح هم در این زمینه توجه داشت. مهمترین عنصر، داشتن «نگاه کلان» است: «باید نگاه کلان و جامع داشته باشیم؛ این نگاه کلان، به ما معرفت و بصیرتی را عطا میکند که اوّلاً موقعیت خودمان را، جایگاه خودمان را، ایستگاه خودمان را در وضع کنونی بازیابی کنیم و بفهمیم در چه وضعی قرار داریم؛ بعد هم به ما تعلیم میدهد که برای آینده چه باید بکنیم.» ۹۳/۶/۱۳ مورد بعدی «تدبر در حوادث» و سطحی نگاه نکردن است: «انسان در حوادثی که پیرامون او میگذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبّر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رحم الله امرء تفکّر فاعتبر»؛ فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند. یعنی با تدبّر، مسائل را بسنجد - «و اعتبر فأبصر» - با این سنجش، بصیرت پیدا کند.» ۸۹/۸/۴ مورد دیگر که بصیرتآور است، پرهیز از پیشداوریهاست: «بصیرت پیدا کردن، کار سختی نیست. بصیرت پیدا کردن همین اندازه لازم دارد که انسان اسیر دامهای گوناگون، از دوستیها، دشمنیها، هوای نفسها و پیشداوریهای گوناگون نشود.» ۸۹/۸/۴ و اینکه ارتباط با عالمان و مطالعهی کتابهای خوب در زمینهی دستیبابی به بصیرت سودمند است: «بیبصیرتی را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهای مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوی تقلیدی -که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم- از بین ببرید.» ۸۸/۵/۵
اینگونه همه تیغهای دشمن کُند میشود ...
نکتهی پایانی اینکه باید فتنه را شناخت، اسیر اوضاع تشبه حق و باطل نشد و سعی کرد با استفاده از عنصر بصیرت به سراغ رفع فتنه رفت. راهکار خنثیسازی فتنه، بصیرت و تبیین و روشنگری است و باید دانست «یک ملّتی که بصیرت دارد، مجموعهی جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند، همهی تیغهای دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند.» ۸۸/۷/۱۵